در قرن بیستم ، با کشف مجدد قوانین مندل ، توسعه سریع ژنتیک آغاز شد. تا دهه 1920 نه تنها نظریه کروموزومی وراثت شکل گرفته است ، بلکه اولین آثاری ظاهر می شوند که وظیفه تلفیق دکترین جدید وراثت و نظریه تکامل را تعیین می کنند. پس از جنگ جهانی دوم ، توسعه زیست شناسی مولکولی آغاز شد. در نیمه دوم قرن بیستم ، پیشرفت قابل توجهی در مطالعه پدیده های زندگی در سطح سلولی و مولکولی حاصل شد.
ژنتیک کلاسیک
نمایش شماتیک یک کراس اوور از کارهای TH Morgan
سال 1900 با "کشف مجدد" قوانین مندل رقم خورد. د وریس و سایر محققان به طور مستقل اهمیت کار مندل را درک کردند. [24] اندکی بعد ، سیتولوژیست ها نتیجه گرفتند که ساختارهای سلولی حامل ماده ژنتیکی به احتمال زیاد کروموزوم هستند. در 1910-1915. توماس هانت مورگان و گروهش که روی مگس میوه Drosophila کار می کنند "نظریه وراثت کروموزومی مندلی" را ایجاد کردند. آنها به دنبال مثال مندل ، پدیده جفت سازی ژن را از نظر کمی مطالعه کردند و فرض کردند که در کروموزوم ها ، ژن ها بصورت خطی مانند دانه های روی یک نخ قرار گرفته اند. آنها شروع به ایجاد نقشه های ژنی Drosophila کردند ، این ارگانیسم به عنوان یک ارگانیسم مدل بسیار مورد استفاده در ابتدا برای تحقیقات ژنتیکی و سپس برای تحقیقات بیولوژیکی مولکولی تبدیل شد.
دی وریس سعی کرد نظریه ژنتیکی جدید را با نظریه تکامل ترکیب کند. وی اولین کسی بود که اصطلاح جهش برای تغییر ژن را پیشنهاد داد. ژنتیک جمعیت در دهه های 1920 و 1930 ظاهر شد. در آثار فیشر ، هالدان و نویسندگان دیگر ، نظریه تکامل در نهایت با ژنتیک کلاسیک در نظریه ترکیبی تکامل ترکیب شد.
Source :
در نیمه دوم قرن بیستم ، ایده های ژنتیک جمعیت تأثیر بسزایی در جامعه شناسی و روانشناسی تکاملی داشت. در دهه 1960 نظریه بازی ریاضی پدید آمد تا نوع دوستی و نقش آن را در تکامل از طریق انتخاب فرزندان توضیح دهد. نظریه ترکیبی تکامل بیشتر توسعه یافت ، که مفهوم رانش ژن و سایر فرایندهای مهم برای ظهور ارگانیسم های بسیار پیشرفته را معرفی کرد [28] ، که دلایل تغییرات سریع تکاملی را در یک زمان کوتاه تاریخی ، که قبلاً مبنای "نظریه فاجعه" بود ، توضیح داد. . در سال 1980 ، لوئیز آلوارز فرضیه انقراض دایناسورهای شهاب سنگ را مطرح کرد. در همان زمان ، در اوایل دهه 1980 ، سایر پدیده های انقراض جمعی در تاریخ به صورت آماری مورد بررسی قرار گرفت
درباره این سایت